کد مطلب:99085 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:468

دوران امام علی











سخنان آن بزرگوار را در دعوت به كتابت در صفحات پیشین نقل كردیم او خود از اولین كسانی بود كه به تدوین حدیث پرداخت، اولین كتاب حضرت، تفسیر قرآن است.

علامه شرف الدین در این باره نوشته است:

و اول شئی دونه امیرالمومنین كتاب الله عز و جل فانه علیه السلام بعد فراغه من تجهیز النبی صلی الله علیه و آله و سلم آلی علی نفسه ان لا یرتدی للصلاه الا ان یجمع القرآن، فجمعه مرتبا علی حسب النزول و اشار الی عامه و خاصه و مطلقه و مقیده و محكمه و متشابه و ناسخه و منسوخ و عزرائمه و رخصه و سننه و آدابه و نبه علی اسباب النزل فی آیاته البینات و اوضح ما عساه یشكل من بعض الجهات و كان ابن سیرین یقول: «لو اصبت ذلك الكتاب كان فیه العلم».[1].

دومین كتاب حضرت «كتاب السنن و القضایا و الاحكام» است، كه ابواب مختلف فقهی در آن گرد آمده است.[2]. جامعه سومین كتابی است كه به املای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و كتابت امیرالمومنین علیه السلام بوده، و گاه بر آن (كتاب علی علیه السلام) اطلاق می شود.[3].

صحیفه علی علیه السلام كتابی دیگر است كه حجم آن كمتر از كتاب علی و الجامعه می باشد.[4].

عهدنامه مالك اشتر نیز كه در مصادر مختلف و نهج البلاغه به عنوان نامه

[صفحه 63]

حضرت به والی مصر آمده، یكی دیگر از كتب آن حضرت به شمار می رود.[5].

یاران حضرت علی علیه السلام به تبعیت از آن بزرگوار نیز دست به كتابت حدیث زدند كه می توان به برخی از آنها اشاره كرد.

ابورافع كه خزانه دار حضرت در دوران حكومتش بود،«كتاب السنن و الاحكام و القضایا» را تحریر كرد. این كتاب با عنوان كتاب امیرالمومنین علیه السلام مشابهت دارد، برخی این كتاب را همان كتاب دانسته كه ابورافع نیز آن را نقل كرده و نوشته است و برخی احتمال داده اند جزئی از آن است.[6].

سلمان فارسی یكی دیگر از كاتبان حدیث در این دوره است، او كتاب «جاثلیق» را نگاشت، كه گفتگوی علی علیه السلام با اسقف بزرگ روم است.[7].

برخی ابوذر را نیز جزو كاتبان حدیث در این دوره آورده اند و از كتاب «الخطبه» او یاد كرده اند.[8]. لیك نباید كتاب این را جزو كتب حدیث قلمداد كرد زیرا چنانكه در توضیح این كتاب آمده:«شرح فیها الامور الواقعه بعد النبی صلی الله علیه و آله و سلم» و این فراتر از حدیث نویسی است و به تاریخ نویسی می ماند و در این جا سخن از كتابت حدیث است نه اصل كتابت.

عبدالله بن عباس یكی دیگر از نویسندگان حدیث در این دوره است. نقل شده كه او صحیفه هائی را در ثبت قضاوت های امیرالمومنین علیه السلام تحریر كرد. همچنین كتابی در تفسیر قرآن از او نقل شده است.[9].

[صفحه 64]

جابر بن عبدالله انصاری نیز از كاتبان حدیث در این دوره است، او صحیفه ای در مناسك حج داشت و برخی گفته اند در این صحیفه احادیثی پیرامون حجه الوداع گردآورده.[10].

عبیدالله ابی رافع نیز كتابی در باب قضاوتهای امیرالمومنین علیه السلام دارد.[11]. برادر او علی بن ابی رافع نیز كتابی در ابواب فقه دارد كه در زمان علی علیه السلام تدوین كرد.[12].

اصبغ بن نباته نیز كتابی در باب قضاوتهای امیرالمومنین نگاشته است.[13]. سلیم بن قیس عامر هلالی نیز یكی دیگر از كاتبان حدیث در این طبقه است.[14]. نسبت به اصل كتاب او هیچگونه تردیدی نیست، گرچه در انتساب كتابی كه الان موجود است تردیدهایی وجود دارد.

میثم تمار نیز كتابی در تفسیر دارد كه آموخته های او از علی علیه السلام است و آن را بر این عباس هم املا كرد.[15]. زید بن وهب جهنی كوفی، كتاب خطب امیرالمومنین را تحریر كرده كه حاوی خطبه های حضرت در منبرها و اعیاد است.[16].

یكی دیگر از كاتبان حدیث، حارث بن عبدالله اعور همدانی است، وی همتی والا در گردآوری خطب و حدیث علی علیه السلام است.[17].

حجر بن عدی كندی نیز از نویسندگان حدیث است كه از روی مكتوبات خویش حدیث نقل می كرد.[18].

[صفحه 65]

به جز این سیزده نفر، می توان از بلال، عطیه كوفی، ابوالاسود دوئلی، محمد بن قیس بجلی، ربیعه بن سمیع، مصعب بن یزید انصاری، عبیدالله بن حرجعفی و بربرین خفیر همدانی نام برد كه صاحب كتاب و صحیفه در حدیث بودند.[19].


صفحه 63، 64، 65.








    1. المراجعات، ص 306-305.
    2. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 2، ص 161 -159، اعیان الشیعه، ج 1، ص 97.
    3. اعیان الشیعه، ج 1، ص 93.
    4. تدوین السنه الشریفه، ص 58-52.
    5. نهج البلاغه، نامه 53، ص 445-427 (صبحی صالح).
    6. رجال النجاشی، ص 6.
    7. معالم العلماء ص 2، تاسیس الشیعه، ص 280.
    8. همان، ص 4، الفهرست، ص 45، تاسیس الشیعه، ص 280.
    9. رجال النجاشی، ص 242، تقیید العلم، ص 92-91.
    10. الطبقات الكبری لابن سعد، ج 5، ص 467.
    11. معالم العلماء، ص 2، مولفوا الشیعه فی صدر الاسلام، ص 18، تاسیس الشیعه، ص 232، الذریعه، ج 4، ص 181.
    12. مولفوا الشیعه فی صدر الاسلام، ص 18.
    13. معالم العلماء، ص 1.
    14. الفهرست، ص 275، رجال النجاشی، ص 8، الغیبه، ص 102-101.
    15. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 4، ص 317.
    16. اسدالغابه، ج 2، ص 301، الفهرست، 148.
    17. سیر اعلام النبلاء، ج 4، ص 153.
    18. الطبقات الكبری، ج 6، ص 220.
    19. ر. ك. به: معجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار، ج 1، ص 34.